جدول جو
جدول جو

معنی قشلاق کردن - جستجوی لغت در جدول جو

قشلاق کردن(ذَ / ذُو زَ دَ / دِ شُ دَ)
تشتی. تشتیه. مقابل ییلاق کردن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شلال کردن
تصویر شلال کردن
دوختن پارچه با دست، بخیۀ درشت زدن
فرهنگ فارسی عمید
(دَ)
بستن شیرخواره را در قنداق، بستن حولۀ یک پارچۀ تر پیرامون سینه و پهلو و پشت مبتلای به ذات الریه و ذات الجنب. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(فَ / فِ کَ دَ)
از قاچاق ترکی + کردن فارسی. گریزاندن از گمرک. ادا نکردن باج. مال التجاره را به نهانی از عشار یا از راهی غیرمسلوک بردن تا ادای باج و گمرک آن نکنند. بهرجه
لغت نامه دهخدا
(مُ کَ رَ)
رها کردن. از دست دادن.و بمجاز، خرج کردن: باد پادشاهی بر سر وی (محمد) شد و طمع فرمان دادن و بر تخت ملک نشستن و مالهای بگزاف از خزاین اطلاق کردن و بخشیدن. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 216). مثال داد تا هزارهزار درم از خزانه اطلاق کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 273). و مثال فرمود تا تمامت آن را از وجوه ممالک او اطلاق کردند. (جهانگشای جوینی).
لغت نامه دهخدا
رها کردن آزاد کردن از قید و بند خلاص کردن، کلمه ای را در معنیی مخصوص استعمال کردن نام گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلاش کردن
تصویر قلاش کردن
میخوارگی کردن، عیاری کردن: ای دل قلاش مکن فتنه و پرخاش مکن
فرهنگ لغت هوشیار
کش رفتن، گریزه کردن متاعی را پنهانی وارد کشور کردن و نپرداختن عوارض گمرکی آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قالچاق کردن
تصویر قالچاق کردن
فریاد کردن، ستیزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قنداق کردن
تصویر قنداق کردن
بستن شیرخواره را در قنداق
فرهنگ لغت هوشیار
آرزومند کردن، راغب کردن، بسیار مایل کردن، شایق کردن، عاشق کردن
متضاد: بیزار کردن، مشمئز کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
لتهريبٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
Smuggle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
faire du trafic
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
schmuggeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
kaçakçılık yapmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
سمگلنگ کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
চোরাচালান করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
ลักลอบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
kusafirisha magendo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
密輸する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
przemycać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
偷运
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
להבריח
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
밀수하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
contrabandear
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
तस्करी करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
smokkelen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
contrabbandare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
contrabandear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
контрабандити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
контрабандировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
menyelundupkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی